مولود کعبه و شهید مهراب

 

سالروز شهادت اول مظلوم عالم، پیشوای مومنین، سردار آزادگی، شیر مرد خدا، مدافع حقوق مظلومان، سرپرست یتیمان، مجسمه عدل و داد و مروت و جوانمردی و شجاعت ، امیر مومنان حضرت علی ابن ابی طالب ابن عم، تنها وصی، داماد و برادر رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی را به تمامی آزادمردمان جهان مخصوصان شیعیان و دلباخته گان آن حضرت تسلیت عرض می دارم.

امّت همه در باطل و حق تنها بود

یک فاطمه یار و یاور مولا بود

پهلوی شکسته ، عُمر کم ، روی کبود

تفسیر علی دوستی، زهرا بود

 سالروز شهادت جانگداز و مظلومانه صديقه كبرا، فاطمه زهرا، ام ابي ها ‎‎، مادر امامان معصوم‎‎‎‎‎‎ ، دخت گرامي پيامبر اسلام و پاره تن او و همسر اميرمومنان علي ابن طالب را به ساحت مقدس آقا و مولايمان حضرت حجت ابن الحسن العسكري (عج) و عموم پيروان راستين مكتب اسلام تسليت عرض مي دارم‎‎.

فاطمه اولين شيعه علي و اولين مدافع حقوق علي و اولين قرباني راه امامت و ولايت بود.

او ناموس خدا بر روي زمين و پاره تن پيامبر گرامي اسلام بود كه خداوند در حديث شريف كسا پيامبر و علي و حسنين را نسبت به او معرفي مي نمايد.

 و در حديث ديگر پيامبر فرزانه اسلام مي فرمايد: خدا براي غضب فاطمه غضب مي كند و براي خشنودي فاطمه خشنود مي شود.

آمده است كه حضرت پيامبر اسلام (ص) هرجا نشسته بود‎‎‎ زمانيكه فاطمه وارد مي شد پيامبر به احترام فاطمه از جا بلند مي شد و دست او را مي بوسيد.

 اما در تاريخ اسلام سئوال هاي زياد وجود دارد كه تا هنوز پاسخ آن داده نشده است كه از آنجمله مي باشد:

1 -  چرا مدت زمان كوتاهي بعد از رحلت پيامبر گرامي اسلام دختر او كه اين همه احاديث و روايات در شان او وجود دارد و از پيامبر نقل شده خانه اش بايد آتش زده شود؟

2 – فاطمه كه دختر پيامبر اعظم بود و هم همسر اميرالمومنان علي و هم مادر حسنين سيد جوانان بهشت و مادر قهرمان كربلا ام المصائب زينب كبرا و مادر امامان معصوم‎‎‌ ، چرا مرقدش پنهان باشد؟

پس چرا فاطمه بايد شبانه غسل داده شود؟

پس چرا فاطمه بايد شبانه دفن گردد؟

 در تشيع جنازه كه در اسلام تاكيد است كه همه مسلمين شركت داشته باشند. آيا براي تشيع پيكر مطهر يگانه دخت پيامبر گرامي اسلام چند نفر شركت داشت؟

مسلمانان چرا شب دفن شد صدیقه کبری؟
چرا گم شد نشان قبر آن انسیه حوراء؟
هنوز از رحلت ختم رسل نگذشته ایامی!
نگین خاتم پیغمبران بشکست واویلا!

 غم مخور یا فاطمه ای بانوی پهلو شکسته
مهدیت با کوثر دارو و درمان خواهد آمد

 یا علی رفتم بقیع اما چه سود
هرچه گشتم فاطمه آنجا نبود
یا علی قبر پرستویت کجاست؟
آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟
هرچه باشد من نمک پرورده ام
دل به عشق فاطمه خوش کرده ام
حج من بی فاطمه بی حاصل است
فاطمه حلال صدها مشکل است

 کشته شد محسن، آنان که تماشا کردند
سند تیر به اصغر زدن
‎‎‎‎‎، امضاء کردند

 

تو را من چشم در راهم

 

اين روز ها با اتفاقات كه در دنياي اسلام و بخصوص در كشورهاي عربي مي گذرد بعضي ها معتقد اند كه خيلي چيزها عوض خواهد شد ولي به نظر من تغيير چنداني رخ نخواهد داد فقط بعض از شخصيت ها عوض مي شوند و بجاي آنها چهرهاي ديگري سر كار مي آيند با نقاب هاي جديد با اين تفاوت كه شخصيت ها فعلي كه ده ها سال بر اين كشور ها ديكتاتوري نموده و مردم را زير يوغ استعمار و استثمار از پيش رفت و ترقي و آزادي محروم ساخته بودند كه حالا خوب مردم آنها را مي شناختند كنار رفته و شخصيت هاي ديگر با همين اهداف سر كار مي آيند و نوع ديگري از استثمار را در آينده شاهد خواهيم بود و تا رژيم هاي تازه را بشناسيم باز هم ده ها سال از عمر ما گذشته و سرمايه هاي عظيم را دولت هاي قدرت مند به غارت برده است.

چرا كه قدرت هاي بزرگ به اين سادگي از منابع و ذخاير گرانبهايكه در اين كشور ها نهفته است دست نخواهند برداشت.

اما در اين بين بعضي ها بي صبرانه منتظر شنيدن يك خبر هستند.

و منتظرند كه تيترهاي روزنامه ها و مجلات و سرخط خبرهاي تلويزيون هاي خبري جهان اعلام  كنند:

(امام موسي صدر آزاد گرديد)

كه بعد از سقوط ر‍ژيم ديكتاتوري قزافي مردم معترض بعد از آزاد سازي زنداني هاي زندان مخوف قزافي امام موسي صدر را نيز پيدا نموده و آزاد كردند.

كه بي صبرانه منتظر چنين خبر هستيم و دعا مي كنيم كه خداوند هر چه زود تر اين هديه را به جهان اسلام تقديم و دلهاي دوستداران اين مرد بزرگ كه از سلاله پيامبر و نسل آفتاب مي باشد را شاد نمايد.

براي سلامتي و آزادي اين مرد بزرگ از خوانندگان اين پست مي خواهم صلوات هديه به امام زمان بفرستند.

قطع نزول وحي

سالروز رحلت نبي گرامي اسلام پيام آور صلح و دوستي و شهادت جانگداز و مظلومانه نوه گرامي اش حضرت امام حسن مجتبي و شهادت امام هشتم علي ابن موسي الرضا را به تمامي شيفتگان و پيروان مكتب حق و عدالت تسليت عرض مي كنم

و اميدوارم خداوند منان توفيق پيروي از راه آنان كه راه نجات است نصيب مان گرداند.

شب هجر رسول وحی آمد

شب قطع نزول وحي آمد

 

فلک را رکنِ آرامش شکسته

 زمین از اشکِ غم، در گل نشسته

 

ملایک جمله در جوش و خروشند

خلايق جمله از ماتم خموشند.

 

کنار بستر باباست زهرا

زغم دامانش چون درياست زهرا

 

به یک سو سر به دامن بوتراب است

زديده اشك باران چون سحاب است

 

به سویی مجتبی در شور و شین است

دو دستش حلقه بر دوش حسين است

 

نگاه مهر و ماه و هر دو کوکب

شده خيره به حال زار زينب

 

همه حالی غمین دارند امشب

زديده اشك مي بارند امشب

 

نوريكه هرگز خاموش نمي شود

به گفته اي دانشمندان امروزه انر‍ژي موجود در خورشيد بطورمداوم كم مي گردد و احتمالا ميليون ها سال ديگر انرژي خود را كاملا از دست بدهد.

ولي يك خورشيد ديگر هم دراين عالم نور افشاني مي كند كه نه تنها روز به روز نور آن كم نمي شود بلكه روز به روز و سال به سال نور آن چندين برابر مي گردد. و اين نور نه تنها در عالم ظاهر بلكه در ظاهر و باطن مي درخشد و دل جويندگان معرفت را پر از نور و اميد مي كند.

و آن نور، نور فرزند زهرا، حسين ابن علي است.

فروزنده تر از نام حسين در اين عالم سراغ نداريم.

و نور حسين نور مشتركيست كه خداوند با آن نور آخرين سفراي خويش و امين وحي خويش حضرت محمد و داماد، پسر عم و جانشين بر حق محمد امام المتقين، اميرالمومنين علي و دختر، جگرگوشه ، پاره تن محمد، فاطمه و دو سيد جوانان اهل بهشت و نور چشم و دل محمد، وارثان برحق و ادامه دهندگان راستين راه محمد امام حسن و امام حسين را افريد.

 

و اين تنها نوريست كه در عالم هرچه زمان بگذرد تشعشع و درخشندگي بيشتر پيدا مي كند و در اين شبستان تنگ و تاريك عالم نورهدايتيست براي حق جويان و اميديست براي انسان و انسانيت تا در پرتو اين نور مقدس راه خويش را بيابند و از شياطين زمان در امان باشند.

و هركس به اين نور مقدس تمسك بجويد يقينا رستگار خواهد شد.

 

 

من از همه دوستانيكه واقعاً دنبال حقيقت هستند و نميدانند حقيقت در كجاست و راه را گم كرده اند مي گويم: عزيزان بياييد يك بار هم كه شده با معرفت دري خانه اي علي را بزنيد، اين خانه معجزه مي كند، پدران مان از پدر اين خانواده، مادران مان از مادر اين خانواده، دختران مان از دختر اين خانواده و پسران مان از پسران اين خانواده درس بگيريم و اينها را الگو قرار دهيم.

تو را بخدا سوگند آيا اينها را رها كردي رفتي دنبال آدم هاي مثل مايكل جكسون و بريژيت بارادو آرنولد شوارتزنگر شاهرخ خان و اشواريا راي اينهايكه در زندگي روزمره خود مانده اند چه برسد كه تو را نجات دهند. يك بار هم در زندگي واقعي اينها خارج از صحنه فيلم برداري نگاه كن هزاران مشكل در خانواده دارند.

اكثريت اينها در آخر از جامعه و خانواده به انزوا كشانده مي شوند و در بدبختي بسيار مي ميرند و در زندگي هر روز با زن و بچه اش مشكل دارند و از اين دادگاه به آن دادگاه احضار مي شوند تا مسئله طلاق همسر و تقسيم ارثيه اش با همسر و فرزند خوانده اش مشخص شود.

 

حالا گذشته از هرچيز بعضي ها بيشرمانه با اين خصوصيت و شخصيت هاي كه براي خود قهرمان تراشيده اند مي آيد به ارادت مندان خاندان وحي تمسخر مي زند و مي گويد: كه چه كهنه فكر هستند!!!!!

عجبا! بايد به اين شخص خنديد كه قهرمانش مايكل جكسون و بريژيت بارادو هست با اون عاقبت و پايان كه داشتند.

تو را به جان هركه دوست داري يك كم بخود بيا ببين علي كه بوده.

نمي گم همين طوري برو به علي ارادت پيدا كن، نه! اول برو تحقيق كن و تجسس كن و ببين علي كه بوده و چه گفته، علي آدمي نيست كه ساكت بوده و چند قهرماني از خود با شمشير نشان داده، نه! علي اين نيست بلكه علي قهرمان ميادين رويارويي فرشته و ديو انسان و شياطن هست ولي علي بزرگترين فلسوف هم بوده، بزرگترين عارف هم بوده، بزرگترين جوان مرد هم بوده، بزرگترين نويسنده هم بوده،بهترين نظريه پرداز اقتصادي هم بوده.

اول برو ببين كه در علي چه نيست كه تو به آن نياز داري بعد دنبال ديگران برو.

شايد بپرسي چرا اول نزد علي بروم؟.

در جواب بايد گفت: آخر اين جوانمرد ترين انساني بوده كه در طول تاريخ بعد از محمد وجود داشته و دنباله روي از اين از شخصيت از شخصيت تو كاسته نمي شود بلكه افزوده مي شود.

دنباله روي از شخصيت هايكه در يك بعد خود درخشيده ولي در بعد ديگر افتضاح كرده شرم آور است.

مثلا  دنيا شخصيت به نام چارلي چاپلين را دوست دارند. اگر تنها قهرمان و الگوي تو اين باشد يك كم پيش خود فكر كن شايد شرمنده گردي چرا كه بعد از مرگش جايزه اش را از اون گرفتن چرا؟ بخاطراينكه او روابط نامشروع با .... داشته.

و مايكل جكسون شخصيت ايست كه تو دوست داري پس اين همه داد گاه و دادگاهي كه او شد براي چه بود؟

آيا براي يك لحظه هم كه شده نبايد وجدان خود را بيدار كني.

هيچ جا كسي پيدا نمي شود كه بگويد علي در اين بعد انسانيت ندرخشيده، كه اصلا، بلكه بگويد ضعيف درخشيده.

در هر بعد انسانيت خوب درخشيده و رب النوع است.

برو از علي و آلش دم زن و بر عالم و آدم فخر كن.

حالا فرض كنيم تو مسلمان نيستي، زياد انسان ها هستند كه غير از هم مذهبي و هم كيشان خودش ديگران هم دوست دارند و از آن به نيكي ياد مي كنند.

پس ببين علي اين گونه نيست.

حسين فراتر از دين و مذهب نيست؟

حسين را چه كسي شناخت، كه بعد از آن، عاشق و دلباخته اش نشد؟

اين ابر مرد تاريخ انسانيت، شرافت و مردانگي را به آخر رسانده است.

چه كسي بهتر از حسين براي الگو قرار دادن سراغ داريد.

حسين جنگ و خشونت و كشت و كشتار را تداعي نمي كند. حسين عشق و ايثار و جوانمردي و پايداري را تداعي مي كند.

اون خشونت كه در عاشورا وجود دارد از ناحيه دشمنان انسانيت بود كه حسين در روز عاشورا آنها و پيروان آنها را رسواي تاريخ نمود.

و دست آنها را رو نمود كه اينان اند دشمن انسان و انسانيت.

حسين تا آخرين لحظه موعظه نمود حتي زمانيكه تنها خودش مانده و همه يارانش شهيد شده بودند. اگر در همان لحظه آخر هم اگر دشمن از قتل و خونريزي دست بر مي داشت با اينكه حسين دو فرزند و 6 برادرش را و برادرزاده هايش و خواهر زاده هايش و عموزاده هايش را و ياران با وفايش را از دست داده بود باز هم از آنها مي گذشت چرا كه حسين مي خواهد هدايت كند و از گمراهي نجات دهد.

چرا كه "حسين چراغ هدايت و كشتي نجات است"

اربعين سرور و سالار شهيد حسين ابن علي بر همه شيفتگان، عاشقان و پيروان آن حضرت و همه آزاد انديشان و آزادخواهان و انسان دوستان تسليت عرض مي كنم.

"حسين چراغ هدايت و كشتي نجات است"

امام حسين (ع) پسر امام علي (ع)  و حضرت فاطمه الزهرا (س)  نواده رسول گرامي (ص) اسلام و امام سوم شيعيان جهان است.

امام حسين (ع)  3 شعبان سال 4 هجري قمري به دنيا آمد و در 10 محرم 61 در كربلا واقع در عراق امروزي به شهادت رسيد.

 بعد از شهادت برادر بزرگوارش امام حسن (ع)  به عنوان امام سوم شعيان هدايت بشريت و نجات مردم از ذلالت و بد بختي و گمراهي به طرف عزت و افتخار دنيا و آخرت را به عهده گرفت و طبق سيره برادرش امام حسن (ع) با معاويه پسر مرجانه به مدارا پرداخت و بعد از فوت معاويه برخلاف وعهده اي كه با امام حسن (ع) نموده بود. پسرش يزيد را به جانشيني خودش تعيين كرد. در حاليكه معاويه به امام حسن وعده نموده بود كه بعد از خودش زمام حكومت را به دست خود مردم بگذارند و بايد مردم خليفه خود را انتخاب كند.

يزيد پسر معاويه كسي بود كه در شقاوت و پستي دنيا نظيرش را نديده است. حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال نموده بود. ظلم و بيداد گري را از حد گزرانيده بود. بيت المال مسلمين را خودش با اطرافيان فاسدش تقسيم نموده و از هرگونه رذالت ابا نداشت. از خصوصيت بارز او ميگساري. ميمون بازي . قماربازي  و مفاسد مانند زنا و مجالس لهو و لهب بود. همه اينها را به عنوان خليفه مسلمين انجام مي داد و اين بدعت ها را به اسلام رواج داده بود. و اين حكومت هاي قبل از او بود كه زمينه چنين وضعيت را آماده نموده بودند كه مردم حق را از باطل تشخيص داده نمي توانستند. كسانيكه باعث شدند بني اميه دوباره به قدرت باز گردند بانيان اصلي چنين وضعيت به شمار مي آيند. چراكه خاندان ابوسفيان در حاليكه در ظاهر مسلمان بودند اما در باطن عليه اسلام اقدام مي كردند و براي ريشه كن نمودن اين دين تلاش زياد مي كردند. و در اين راه كساني هم از بيرون مانند نخبگان يهود به اينها كمك مي كردند.

به هرحال يزيد با اين مشخصات بر اريكه قدرت تكيه زد و مردم او را و اعمال او را به اسلام نسبت مي دادند و اسلام را از او مي فهميدند و ميديدن حال اگر امام حسين (ع) در اين شرايط سكوت نمايد و بالاتر ازآن دست بيعت به چنين شخصيت رذيل بدهد پس بايد فاتحه اين دين و اين امت را خواند. در اين سرزمين وسيع اسلامي ديگر كسي نمانده كه بتواند و يا عمق مسئله را درك نمايد غير از حسين. اوست كه وارث انبياء ست اوست كه وارث جدش رسول گرامي اسلام است و اوست كه وارث علي مرتضي ست و اوست كه وارث حسن مجتبي است. پس حسين كسي نيست كه تن به ذلت دهد . و چشم همه به سوي اوست كه اين تنها باقي مانده از سلاله پاك نيكان و تنها باقي مانده از نسل نور و هدايت و نجات اين تنها باقي مانده از نسل بشارت دهندگان بيچارگان تاريخ كه اين. چه مي كند.

او حركت مي كند. اما نه براي قدرت و خود نمايي و ماجراجويي بلكه او براي اصلاح و امر به معروف و نهي از منكر و نجات بيچارگان و مظلومان حركت مي كند. حركت مي كند نه براي به دست آوردن زور و زر بلكه براي نجات دين جدش چنانچه خود او در آغاز اعلام مي كند. كه من براي اصلاح دين جدم حركت نمودم.

اين سفينه هدايت براي هدايت بشريت حركت مي كند. و با فدا نمودن جان خودش. فرزندان بزرگ و كوچكش از علي اكبر تا علي اصغر و برادران رشيدش و برادرزاده هاي جوانش و نو داماد برادرش و ياران باوفايش در اين راه و اسارت اهل البتش كه ناموس خداست. دشمنان انسانيت را تا ابد از پيروزي بر انسانيت نا اميد مي كند. و همچنان نظام ظلم و زور و زر و  نظام سياه و  شوم . نظام دشمن انسانيت با همه توان و قدرتش و با همه سربازان تا دندان مسله اش با همه زره ها و شمشير و نيزه هاي فولادينش باهمه اي همدستي همدستانش و شياطين انسان نما هايش و سكوكت ذلت آور منافقينش كه همه و همه گرد آمده اند بر صحراي خشك و تفديده كربلا و همه زور و توان خود را متمركز ساخته اند تا آخرين ضربه را بر پيكر انسان و انسانيت بزنند و جنگ كه از زمان قابيل و هابيل شروع تا زمان حسين ادامه پيدا كرده را در اين صحرا به پيروزي شياطين و دشمنان انسانيت خاتمه بدهند ولي نتوانستند .  بر گلوي اصغر شيش ماهه پسر حسين فاطمه و دست عبدالله پسر ده ساله حسن فاطمه كه جلو شمشير دشمن سپر امام حسين قرار گرفته نتوانستند پيروز شوند.اگرچه خون آنها را ريختند ولي خون پسران فاطمه در كربلا بر شمشير زهرآگين و قلب هاي كينه توز دشمنان انسان و انسانيت پيروز شد نه تنها در روز عاشورا بلكه يزيديان زمان و لشكريان شيطان تا آخر زمان تا قيام قيامت از پيروزي بر انسان نا اميد گشتند. و اين حسين پسر فاطمه و علي بود كه توانست سجده ملايك بر آدم را معني كند. و حسين نواده محمد آخرين فرستاده خدا بود كه روي شيطان را تا ابد بر خاك ماليد و شرمنده ساخت.

و اين حسين بود كه معلوم كرد جامعه اسلامي بعد از وفات جدش رسول الله به بيراهه سوق داده شده بود. و جلو آنرا با ريختن خون خودش و فرزندانش گرفت و خود او بود كه مي گفت اگر " اگر دين خدا جز با كشته شدن من باقي نمي ماند پس اي شمشير ها را حسين را دريابيد"

و شعار هاي او از مدينه تا مكه و از مكه تا كربلا و شهادتش بيانگر مقصد و مرامش بود و بيانگر فلسفه قيامش بود.

در پايان از خداوند به حرمت امام حسين مي خواهيم كه توفيق درك بيشتر حسين و قيامش و درك بيشتر از دين و ديانت نصيب ما گرداند و ما را از پيروان راستين حسين قرار دهد و تعجيل در ظهور آخرين يادگار معصومين بفرمايد

تو را قدر اگر كس نداند چه غم - شب قدر را مي ندانند هم

 

مطلب در مورد شب قدر از دكتر علي شريعتي كه وبسايت اطلاع رساني دكتر علي شريعتي آنرا در وبسايت خويش قرار داده بود و خالي از لطف نديدم كه شما هم آنرا بخوانيد كه انشاء الله يك درك عميق تري از شب قدر داشته باشيم.

درود مي فرستيم به روح پاك و بلند علي شريعتي كه مانند پيرو و پيشوايش امام علي حقيقت را فداي مصلحت نكرد و مردانه وار در اين وادي قدم برداشت و مردانه وار و سرخ رو و سربلند رخت از اين دنيا بربسته و به لقاي پروردگارش شتافت.

" شب قدر:

تاريخ قبرستاني است طولاني و تاريك، ساكت و غمناك، قرن‌ها از پس قرن‌ها هم تهي و هم سرد، مرگبار و سياه و نسل‌ها در پي نسل‌ها، همه تكراري و همه تقليدي، و زندگي‌ها، انديشه‌ها و آرمان‌ها همه سنتي و موروثي، فرهنگ و تمدن و هنر و ايمان همه مرده ريگ!
ناگاه در ظلمت افسرده و راكد شبي از اين شب‌هاي پيوسته، آشوبي، لرزه‌اي، تكان و تپشي كه همه چيز را بر مي‌شود و همه خواب‌ها را برمي‌آشوبد و نيمه سقف‌ها را فرو مي‌ريزد. انقلابي در عمق جان‌ها و جوششي در قلب وجدان‌هاي رام و آرام، درد و رنج و حيات و حركت و وحشت و تلاش و درگيري و جهد و عشق و عصيان و ويرانگري و آرمان و تعهد، ايمان و ايثار! نشانه‌هايي از يك «توليد بزرگ»، شبي آبستن يك مسيح، اسارتي زاينده يك نجات! همه جا ناگهان، «حيات و حركت»، آغاز يك زندگي ديگر، پيداست كه فرشتگان خدا همراه آن «روح» در اين شب به زمين، به سرزمين، به اين قبرستان تيره و تباه كه در آن انسان‌ها، همه اسكلت شده‌اند، فرود آمده‌اند.
اين شب قدر است.
شب سرنوشت، شب ارزش، شب تقدير بر يك انسان نو، آغاز فردايي كه تاريخي نور را بنياد مي‌كند. اين شب از هزار ماه برتر است، شب مشعري است كه صبح عيد قرباني را در پي دارد و سنگباران پرشكوه آن سه پايگاه ابليسي را! شب سياهي كه در كنار دروازه مني است، سرزمين عشق و ايثار و قرباني و پيروزي!
و تاريخ همه اين ماه‌هاي مكرر است، ماه‌هايي همه مكرر يكديگر، سال‌هايي تهي و عقيم، قرن‌هايي كه هيچ چيز نمي‌آ‏فرينند، هيچ پيامي بر لب ندارند، تنها مي گذرند و پير مي‌كنند و همين و در اين صف طولاني و خاموش، هر از چنديشبي پديدار مي‌گردد كه تاريخ مي‌سازد، كه انسان نو مي‌آفريند و شبي كه باران فرشتگان خدايي باريدن مي‌گيرد، شبي كه آن روح در كالبد زمان مي‌دمد، شب قدر!
شبي كه ازهزار ماه برتر است، آنچنانكه بيست و چند سال بعثت محمد، از بيست و چند قرن تاريخ ما برتر بود. سال‌هايي كه آن «روح» برملتي و نسلي فرود مي‌آيد از هزار سال تاريخ وي برتر است. و اكنون، براندام اين اسلام اسلكت شده، برگور اين نسل مدفون و برقبرستان خاموش ما، نه آن روح فرود آمده است، سياهي و ظلمت و وحشتشب هست، اما شب قدر؟
شبي كه باران فرو مي‌بارد، هر قطره‌اش فرشته‌اي است كه بر اين كوير خشك و تافته، در كام دانه اي، بوته خشكي و درخت سوخته‌اي و جان عطشناك مزرعه‌اي فرو مي‌افتد و رويش و خرمي و باغ و گل سرخ را نويد مي‌دهد. چه جهل زشتي است در اين شب قدر بودن و در زير اين باران ماندن و قطره‌اي از آن برپوست تن و پيشاني و لب وچشم خويش حس نكردن، خشك و غبار آلود زيستن و مردن! هركسي يك تاريخ است. عمر، تاريخ هر انساني است و در اين تاريخ كوتاه فردي، كه ماه‌ها همه تكراري و سردوبي معني مي گذرد، گاه شب قدري هست و درآن از همه افق‌هاي وجودي آدمي فرشته مي‌بارد و آن روح، روح القدس، جبرئيل پيام‌آور خدايي برتو نازل مي‌شود و آنگاه بعثتي، رسالتي، و براي ابلاغ، از انزواي زندگي و اعتكاف تفكر و عبادت وخلوت فراغت و بلندي كوه فرديت خويش به سراغ خلق فرود‌آمدني و آنگاه، در گيري و پيكار و رنج و تلاش و هجرت و جهاد و ايثار خويش به پيام!
كه پس از خاتميت، پيامبري نيست، اما هر آگاهي وارث پيامبران است! آن «روح» اكنون فرود آمده است، در شب قدر بسر مي‌بريم. سال‌ها، سال‌هاي شب قدر است، در اين شبي كه جهان ما را در كام خود فرو برده است و آسمان ما را سياه كرده است، باران غيبي باريدن گرفته است، گوش بدهيد، زمزمه نرم و خوش آهنگ آن را مي‌شنويد، حتي صداي روييدن گياهان را درشب اين كوير مي‌توان شنيد.
سلام بر اين شب، شب قدر شبي كه از هزار ماه، از هزار سال و هزار قرن برتر است، سلام، سلام،سلام،... تا آن لحظه كه خورشيد قلب اين سنگستان را بناگاه بشكافد، گل سرخ فلق برلب‌هاي فسرده اين افق بشكفد و نهر آفتاب بر زمين تيره ما ... و بر ضمير تباه ما نيز جاري گردد. تا صبح بر اينشب سلام ! "

منبع : http://drshariati.org/show.asp?ID=13&q پايگاه اطلاع رساني دكتر علي شريعتي

ماه مبارك رمضان

خداوند مهربان به بهانه هاي مختلف و به اندك عمل صالح بنده اش را عفو و از گناه بزرگ او مي گذرد و پاداش بزرگي عنايت مي كند.

خداوند هميشه با بنده هاي خويش مهربان بوده و هميشه به بهانه مختلف مي خواهد بنده اش به سمت او بيايد و از گناه و شرك و گمراهي نجات پيدا كند و براي اين كار وسيله هاي مختلف در اختيار بندگان خود گذاشته تا از آن طريق انسان هدايت شود و يكي از اين موهبت هاي الهي ماه مبارك رمضان است. كه خداوند در اين ماه سفره خويش را گسترده تر و لطف احسان خويش را وسيع تر شامل حال بنده هايش مي كند. و در اين ماه قرآن براي هدايت انسان نازل شده و شب قدر كه از هزار ماه بهتر است در اين ماه مي باشد.

كه اگر يك شب يعني يك شب قدر را درك بكنيم خداوند پاداش هزار ماه را عنايت مي كند،‌ اين يعني چه؟ غير از اين است كه خداوند بيشتر از خود ما،‌ ما را مي خواهد و بيشتر از پدر و مادر به ما مهربان تر است. اما در مقابل عمل ما انسانها را ببين،‌ چقدر نسبت به خداي خودمان كم لطفي مي كنيم،‌ و در مقابل اندك چيز مادي دنيوي او را مي فروشيم و از براي متاع دنيوي او را فراموش مي كنيم ولي او به هر حال به ياد ما است و از هر فرصت براي هدايت ما استفاده نموده و ما را به سمت خود مي خواند.

و كسانيكه در مقابل چنين خدايي مهربان،‌ ناسپاسي بكند و از دستورات او كه آنهم براي ساختن خود ما و براي تجلي و صيقل دادن روح و روان ماست سرپيچي بكند. آتش دوزخ كمترين جزايست كه بايد مستحق آن باشد.

دوستان بياييد اين ماه پرفيض و بركت خداوند واين نعمت گرانبهاي الهي را پاس بداريم و براي تعالي روح خويش از اين ماه بهترين استفاده را نماييم.

بياييد دست هاي پر از نياز خود را به سمت آن بي نياز دراز نماييم،‌ و از خزانه بي پايان او براي بيچاره گي و تنگدستي مادي و معنوي خويش استدعا كنيم.

و از او كه خود او گفته است از من بخواهيد تا اعطا كنم

بخواهيم كه روح و روان ما را در منجلاب روزمرگي غرق نسازد.

و از آن عزيز با عزت،‌ و ارحم الراحيم بخواهيم كه عزت دنيا و آخرت برايمان اعطا كند.

التماس دعا